در دنیای امروز که بازار نشر با رشد سریع و گسترده ای مواجه است, تصمیمگیری برای خوانش کتاب های متنوع از اهمیت ویژهای برخوردار است.
این گستردگی گاهی منجر به ظهور پدیدهای به نام کتاب های زرد میشود؛ آثاری که با هدف جلب مخاطب سریع و کم هزینه منتشر میشوند, اما فاقد کیفیت و بار علمی قابل قبول اند.
در این میان, نقد کتاب سازی و تمیّز دادن کتاب های اصیل از کتاب های زرد نقشی کلیدی در ارتقای سطح مطالعه و فرهنگ کتابخوانی ایفا میکند.
کتاب نه تنها منبع دانش, بلکه پل ارتباطی میان فرهنگ و تفکر است.
در این مقاله, تلاش خواهیم کرد تا شاخص تشخیص کتاب های زرد را از میان سیل عظیم ژانرهای متفاوت کتاب را بررسی کنیم و اهمیت نقد و تحلیل دقیق آثار منتشر شده در ایران را برجسته بسازیم.
موضوعی که در این سالها به علت رشد چشمگیر تعداد ناشران ایران مغفول مانده، ارزشیابی محتوای کتاب است. باوجود اینکه این موضوع یکی از مسائل بنیادین کتابخوانی و مطالعه به حساب میآید این روزها کمتر به آن توجه میشود.
بسیاری از مخاطبان به ویژه در گروه سنی نوجوان و جوان در مواجهه با کتابها دچار سردرگمی میشوند.
و گاها بدون آگاهی کافی از بار علمی و محتوایی کتاب, صرفاً به واسطهی تبلیغات و یا طراحی جلد جذاب, اثری را برای مطالعه انتخاب میکند.
اینجاست که پدیده کتاب زرد اهمیت مییابد؛ آثاری که بیش از آنکه بر اعتبار علمی و یا ادبی متکی باشد, سوار بر موج بازار پسندی میشوند.
این آثار برای جذب مخاطب عام مفاهیم پیچیده و حائز اهمیت را بسیار ساده جلوه میدهند به گونه ای که از محتوای علمی و دقیق فاصله میگیرند.
در حوزهی روانشناس, عامه پسند, موفقیت, خودشناسی و حتی فلسفه نمونه هایی از این کتاب ها مشاهده میشوند.
این نوع نوشتار ها بیش از آنکه تکیه بر آموزش و بار علمی داشته باشند بر تکرار جملات انگیزشی و شعار گونه تمرکز دارند.
بسیاری از این عنوان ها هستند که برگرفته از مولفان گمنام و بی اعتبارند و گاها شاید در لیست سیاه مؤلفان و کتابهای تألیف شده قرار گرفته باشند!
فقدان فیپا, کتاب نامه و ارجاعات دقیق, از نشانههای مهم کتاب هایی است که هدفشان آگاهی بخشیِ درست نیست.
عنوانهایی اغراق آمیز مانند «چگونه در 21 روز پولدار شویم» به وضوح در پی جذب مخاطب از طریق تحریک احساسات و کنجکاوی هستند، نه انتقال دانش!
حالا چگونه کتاب خوب را از باقی کتاب های تألیف شده تشخیص دهیم؟
این کتاب ها دارای پشتوانه علمی هستند و از منابع و نویسندگان مطرح و معتبر برای گردآوری شان استفاده شده است.
تولید تفکر نه فقط تکرار اطلاعات؛ یک اثر باارزش بایستی مخاطب را وادار به فکر کردن بکند, این آثار بجای ارائهی پاسخ آماده مسیر پرسشگری را برای خواننده باز میکند.
کتاب خوب مناسب گروه سنی مشخص است، نه بدون رنک بندی مخاطب!
وجود ویرایش علمی و حرفه ای نیز از چرخهی کتابسازی درست و اصولی خواهد بود.
مخاطب نیز در انتشار کتابها نقش مهمی دارند. مخاطب میتواند با انتخاب درست و آگاهانه از انتشار کتاب های غیر اصولی جلوگیری کند.
مطالعه یک کنش فرهنگی است؛ نه صرفا مصرف محتوا!
در دنیایی که با حجم انبوهی از کتاب ها مواجه هستیم تشخیص کتاب های نامعتبر از آثار اصیل ضرورتی فرهنگی و آموزشی است.
مخاطب با درک ویژگی های محتوایی, شناخت گروه های سنی و در نظر گرفتن ویژگی های شخصیتی، میتواند کتاب مناسب و هدفمند انتخاب کند.
انتخاب آگاهانه, کلید اصلی در مواجهه با بازار متنوع نشر است.
نویسنده:هیوا مهاجر
برچسب ها
ارسال دیدگاه
دیدگاه ها
آخرین مطالب








