خلاصه ای از بازاریابی حسی و تجربی در یک نگاه
از آنجا كه در دنياي رقابتي امروز، حجم بالاي تبليغات رسانه اي نارضايتي مشتريان را در پي داشته است و فقط اكتفا به روشهاي سنتي بازاريابي كافي نيست، شركتها براي حفظ موقعيت خود در محيط كاملاً رقابتي به شيوه هاي نوين بازاريابي روي آورده اند كه يكي از مؤثرترين آنها بازاريابي حسي است. يكي از راهكارهاي كسب مزيت رقابتي و افزايش مشتريان وفادار از طريق بازاريابي حسي، تأثير اين شيوة بازاريابي بر شكل گيري و ارتقاي ارزش ويژة برند و همچنين ايجاد تصوير ذهني مناسب از برند شركت است. براي تحقق اين امر، بايد محصولات و برندها، مصرف كنندگان را در سطحي از حواس و عواطف درگير كنند تا با مصرف كنندگان ارتباطي عميق، بلندمدت و پايدار برقرار كنند. مايا آنجليو نويسنده، شاعر و فعال حقوق بشر مي گويد: مردم فراموش خواهند كرد كه شما چه گفته ايد، مردم فراموش خواهند كرد كه شما چه كرده ايد، ولي آنها هرگز فراموش نخواهند كرد كه شما چه احساسي به آنها داده ايد. از اين رو ضعف روشهاي بازاريابي سنتي در انتقال احساس به مشتريان، موجب روي آوردن شركتها به يكي از شيوه هاي نوين بازاريابي با عنوان بازاريابي حسي شده است. بازاريابي حسي روشي خاص است كه به شدت و به سرعت در حال دگرگون ساختن چهرة بازاريابي است. (حسين زاده ، بكتاش،۱۳۹۷)
بازاریابی حسی به مفهوم توانایی استراتژیک شرکت ها برای ایجاد یک تجربه ی حسی عالی و جذب حداکثر حواس بشری ممکن است. برای مثال، برند یک شرکت ممکن است با تجربه ی صوتی دخیل باشد و این تجربه به شکل صدای محیط اطراف تا صدای تولید شده توسط محصول می تواند بر نظرات و قضاوتهای افراد درباره ی کالاهایی که میخرند، اثرگذار باشد. البته باید خاطرنشان کرد که تنها اصوات بر مصرف کالا مؤثر نیستند. همچنین سرمایه گذاری مناسب و به موقع بر روی پیوندهای حسی مشتریان برای زنده کردن خاطرات و احساسات و به کارگیری آنها برای تقویت برند و افزایش فروش مؤثر است.تعداد معدودی از شرکتها در استراتژی برندسازی خود تمامی حواس پنجگانه را گنجانده اند