پیشگفتار مؤلف
ایران باستان در نظام تعلیم و تربیت خود بیشترین اولویت را به ورزش و تربیت بدنی اختصاص داده بود. ایرانیان به اهمّیّت و ارزش توانایی و سلامت بدن به عنوان یکی از عوامل بسیار مهم در ایجاد ارتشی سلحشور و پیروز،پی برده بودند. آموزش و پرورش فرزندان جامعهی ایران باستان، علاوه بر آموزش مبانی اخلاقی به روی تربیت بدنی متمرکز میشد و آن هم با توجّه به اهداف نظامی شکل میگرفت. برنامههای تربیت بدنی بیشتر به امّاده سازی جوانان برای جنگهای احتمالی اختصاص یافته بود. در میان کشورهای مشرق زمین، بی گمان ایران تنها کشوری بود که در نظام تعلیم و تربیت خود، بیش ترین اولویت را به ورزش و تربیت بدنی داده بود. در حالی که چینیان به امر ورزش و تربیت بدنی توجّه چندانی نداشتند و هندوان نیز پرورش تن و فعالیتهای بدنی را گاه مذموم هم می دانستند، ایرانیان به اهمیّت و ارزش توانایی و سلامتی بدن به عنوان وسیلهی بسیار مهمی برای فراهم آوردن ارتشی سلحشور و پیروزمند، پی برده بودند. ورزش ایران باستان در بعضی بخشها از قدمت بیشتری نسبت به ورزش یونان برخوردار بود. در یونان باستان بازیهای المپیک شامل دویدن، کشتی، مشت زنی، اسب دوانی، ارابه رانی و پنجگانه بود. امّا در ایران ضمن اینکه بعضی از این ورزشها سابقهی بیشتری دارد،
ورزشهایی مثل تیروکمان، قایق رانی و… رایج بوده است.
بنابر نظر مورخان از جمله هرودوت، مورخ مشهور یونانی و پدر تاریخ، ایرانیان از پنج سالگی تا بیست سالگی، سواری، تیروکمان و راستگویی را میآموختند. بیان حماسه های ملی در شاهنامه، این حقیقت را مسلم می دارد که ایرانی ها از همان وقت به ورزشهای مورد علاقه و احتیاج خود تا چه اندازه دلبستگی داشته اند. مهمترین رشته های ورزشی آن عصر بر اساس منابع و کتیبهها و حجاریهای
بهجامّانده، سوارکاری، کشتی، تیراندازی با کمان، اسب سواری، کوه نوردی، سنگ اندازی با دست پرتاب سنگ و فلاخن، دویدن و پریدن از موانع و پرتاب نیزه و زوبین بوده است. در این کناب سعی گردیده است تا به معرفی ورزش های مرسوم در ایران باستان با استناد به سنگنوشتهها و حجاریهای بهجامّانده از آن عصر و همچنین اکتشافات باستانشناسی پرداخته شود.
کتاب شامل ۲ فصل است، فصل اول شامل تعلیم و تربیت در ایران باستان و فصل دوم ورزش های متداول در ایران باستان می باشد. امید است مطالعهی این کتاب برای دانشجویان و علاقه مندان و پزوهشگران مفید واقع شود. پیشنهادات اصلاحی و سازندهی خوانندگان گرامی را، در جهت بهبود کمی و کیفی کتاب در ویرایش بعدی به دیدهی منت می پذیرم و پیشاپیش از راهنمایی هایشان سپاسگزاری می کنم. در پایان لازم می دانم که از کمک های بیدریغ و ارزندهی انجمن علمی دانشجویی تاریخ دانشگاه خوارزمی و جناب آقای صادق عزیزخانی که در مراحل چاپ کتاب کمال همکاری را داشتهاند، را صمیمانه سپاسگزاری نمایم.
دکتر حسین محمدی
بهمن ۱۳۹۳
تالیف:
دکتر حسین محمدی
عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی
تهران۱۳۹۳
یک دیدگاه